
طبق آمار رسمی Investopedia حدود 95 درصد معاملهگران خرد در بازارهای مالی متضررخواهند شد و بعد از مدتی با از دست دادن سرمایه خود از بازار خسته و دلزده شده و آن را رها خواهند کرد.
در این مقاله سعی دار م موارد کوچک اما بنیادی را به شما آموزش دهم تا با رعایت آنها ضرر خود را به حداقل ممکن رسانده و با پیگیری مدل معاملاتی درست، در پایان روز پس از دریافت صورتحساب معاملات روزانه خود برآیند مثبت داشته باشید .
اصل اول؛ تلاش برای پیوستن و گرفتن روند اشتباه !
هنر معاملهگری در واقع درک این مطلب است که چگونه میتوانید یک روند را درست تشخیص دهید و قبل از شروع آن ، در جهت آن روند، با رعایت حد ضرر و حد سود وارد معامله شوید .
اینکه شما سعی کنید بلافاصله پس از مشاهده کندلهای نزولی یا صعودی بزرگ یا پس از تشکیل چند کندل یکرنگ وارد معامله شوید تا از بقیه روند سود بگیرید کاملا اشتباه است. باید توجه داشته باشید که موسسات مالی بزرگ و بانکهای بین المللی فعال در این حوزه، با این روش سعی دارند از یکدیگر سود بگیرند.
در واقع با استفاده از هیجان کندلها ،رقبای خود را ترغیب به سوار شدن روی موج کرده و سپس بلافاصله کندل را خالی میکنند و به زودی شاهد معکوس شدن روند خواهیم بود. حال شما اگر در وسط کندل وارد روند شده باشید با برگشت روند، یا حد ضررتان فعال میشود یا اگر حد ضرر فعال نکرده باشید بخشی از سرمایه خود را از دست خواهید داد .
اصل دوم؛ با اصول و سیستم معامله کنید !
در ابتدای ورود به بازار با یاد گرفتن هر نکته جدید میبینید که میتوانید بر اساس آن سود کسب کنید و حرکت بعدی قیمت را تشخیص دهید .
اکثر معاملهگران مبتدی با یادگیری هر نکته جدید سعی دارند با تست آن در حساب واقعی خود بلافاصه سود کسب کنند اما این کار کاملا اشتباه است . شما بهعنوان یک تریدر نیاز به آموزش دیدن دارید و در هرجای این مسیر ممکن است نکتهی جدیدی یاد بگیرید. فراموش نکنید یک تریدر باید در ایجاد سیستم معاملاتی خود سختگیر باشد و هیچگاه خارج از آن عمل نکند.
اینکه شما هر نقطه ی نمودار را بر اساس یک شیوه کاملا متفاوت تحلیل کنید معاملات شما را از نظم و ترتیب دور خواهد کرد و سیستم معاملاتی شما را بهم خواهد ریخت و طولی نخواهد کشید تا وارد فرآیند ایجاد ضررهای پیدرپی خواهید شد .
یک سیستم معاملاتی ثابت، الگوریتمی ثابت دارد و براساس آن شما دقیقا میدانید وقتی وارد معامله میشوید ، حد ضرر و حد سودتان را کجا قرار دهید تا بتوانید بهترین نتیجه را از معامله بدست آورید .
یک سیستم معاملاتی ثابت میتواند از چندین استراتژی برای بازار های Range (بدون روند) یا روند دار تشکیل شده باشد و این ظرفیت را دارد تا در مرور زمان، سوددهی ثابت شما را تضمین کند .
اصل سوم؛ در زمان معامله مثل ربات عمل کنید !
اولین گامی که شما برای درک بازار باید انجام دهید شناختن فعالین و بازیگران اصلی این زمین بازی است. دانستن این نکته که در بازار فارکس یا بازار کریپتوکارنسی چه کسانی روندها را ایجاد میکنند.
در بازار فارکس موسسات مالی بزرگ و بانکهای بینالمللی چون UBS یا دویچه بانک و سیتی گروپ با استفاده از اتاق فکرها و مرکز مطالعات علوم انسانی این روندها را ایجاد و سعی در کسب سود از طریق آنها میکنند.
در این اتاق ها تمام اصول و حالات ذهنی و روانی معاملهگرانی که میتوانند در بازار معامله کنند بررسی شده و براساس آنها تصمیم گرفته میشود. از جمله نگاه تکنیکال به چارت ، تحلیل فاندامنتال و تحلیل سنتیمنتال و از همه مهمتر از دید احساسی؛ اگر بخواهیم موشکافانه تر به موضوع نگاه کنیم آنها با استفاده از تمام اصول تحلیل تکنیکال شما را به دام میاندازند و همینطور بر اساس اصول فاندامنتال و سنتیمنتال برای مثال؛ نمودار یک جفت ارز را باز میکنید و برای کف آن یک ترند استاتیک حمایت قوی رسم میکنید که هربار پس از برخورد با ترند قیمت عکسالعمل نشان داده است و به مسیر صعودی بازگشتهاست ،
شما با مشاهده این روند آن را معتبر تشخیص داده و دقیقا زمانی که کندل قیمت به آن نزدیک میشود بر روی برگشت قیمت از آن نقطه معامله باز میکنید اما قیمت روند را شکسته و حد ضرر شما را فعال میکند و پس از فعال کردن تمام حد ضررهای این ترند و ضرر کردن اکثر معاملهگرانی که این روند را معیار معامله خود قرار داده بودند باز میگردد.
تشخیص شما درست بوده اما ضرر کردید، چرا ؟
چون ساختار بازار براساس فعال کردن حد ضررها بنا شده است .
این صرفا یک مثال بسیار ساده از یک دام معاملهگری است و بیان این نکته که بازار و بازیگران آن میتوانند شما را براساس تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال و حتی احساسات و طرز فکرتان به تله بیندازند. وقتی شما حساب خود را شارژ میکنید و اولین معامله خود را باز میکنید تمام ذهن و عواطف شما سعی در افزایش سودآوری دارند و در این حین معاملهگر احساساتی مانند ترس و طمع را تجربه میکند که خود به تنهایی میتواند بزرگترین دشمن معاملهگر برای معامله هایش باشد.
اساسیترین گام شما برای حرکت به سمت ایجاد سود پایدار، کنترل احساسات است چرا که احساساتی مانند ترس و طمع بزرگ ترین ضررها را به شما میرسانند. برای مثال شما وارد معاملهای میشوید که در آن درست روند را تشخیص دادهاید و بلافاصله بعد از باز کردن معامله وارد سود میشود اما برای خود حد سود تعیین نمیکنید زیرا حس طمع شما را به این سمت سوق میدهد که میتوانید تمام سود این روند را بگیرید ، پس با روند ادامه خواهید داد و ناگهان قیمت در یک کندل یا بعضا سایه یک کندل، تمام سود خود را از شما پس گرفته و اگر حد ضرر نگذاشته باشید حساب شما را مارجین میکند.
به همین راحتی !
شما باید از لحاظ دهنی این اصل را بپذیرید که حد سود شما میزان مشخصی است. مثلا تصمیم میگیرد بصورت ثابت روزانه 6 درصد از بازار سود بگیرید. بعد از تشخیص معامله بر اساس سیستم معاملاتی مشخص خود، بررسی کرده و برآورد میکنید که قیمت در حال حاضر در بدترین حالت امکان دستیابی به چند درصد از تارگت روزانه شما را دارد و حد سود خود را مشخص میکنید. به شما توصیه میکنم در این مورد اصلا خوش بینانه فکر نکنید. همیشه بر مبنای بدبینانهترین حالت ممکن حد سود خود را تعیین کنید. از سوی دیگر براساس اصول بنیادی مدیریت سرمایه ، همیشه سعی کنید نهایتا بین 1 تا 3 درصد پول تان را در یک معامله ریسک کنید و با پایندی به این اصول و اصل نسبت R/R حد ضرر متناسب با حد سود خود را قرار دهید و بعد معامله را رها کنید.
گام بعدی برای جلوگیری از احساسات هنگام معامله این است که پس از بررسی مجدد حد ضرر و حد سود و اطمینان حاصل کردن از تشخیص درست روند، خود را از معامله دور کنید ، زیرا حرکت ناگهانی قیمت میتواند موجب ایجاد هیجان و حس ترس در شما شود که کاملا طبیعی است.پس خود را از معامله دور کنید تا ناگهان وسط معامله حد سود و حد ضرر را جابجا نکنید .
به یاد داشته باشید که احساسات شما در حین معامله باید مانند یک ربات باشد ، تعیین روند بر اساس سیستم معاملاتی سپس تعیین حد سود و حد ضرر.
اصل آخر و مهم ترین اصل؛ مدیریت سرمایه حرفهای
شما بهعنوان یک معاملهگر حرفهای باید بدانید که تمام موفقیت شما در بازارهای مالی بینالمللی به مدیریت سرمایه شما بستگی دارد .
مدیریت سرمایه در واقع کنترل میزان ریسک شما در معاملات است. بر اساس میزان ریسکپذیری شخصیت شما و میزان سودی که میخواهید در معاملات کسب کنید، نسبت ریسک به موفقیت پوزیشنی که قصد باز کردن معامله روی آن را دارید مشخص میشود. علاوه بر این، مدیریت سرمایه دارای اصول و چهارچوبهای ثابتی نیز هست که میتوان به اصل اولیه آن اشاره کرد : هیچگاه نباید بیشتر از 1 تا 3 درصد از سرمایه خود را در یک معامله ریسک کنید .
پس در قدم اول باید وارد معاملاتی شوید که امکان موفقیت آن به ضرر کردن آن سه برابر باشد و سپس برای آن حد ضرر یک تا سه درصدی از سرمایهتان قرار دهید و بر اساس این حد ضرر ضریب و اهرم خود را در معامله تنظیم کنید.
از منظر متخصصان این حوزه، معاملهگری موفق است که در روز از ده معامله، دو معامله را با ضرر خارج شود، دو معامله را در حالت سر به سر بسته و شش معامله را با سود خارج شود.
حتی در بدترین حالت ممکن هم اگر شما چهار معامله را با ضرر خارج شوید و شش معامله را با سود خارج شوید ، باز هم برآیند شما در روز مثبت است.
به هیچ وجه ایده آلگرا نباشید که حتما تمام معاملات تان مثبت بسته شود. از ضرر کردن نترسید چراکه اگر شما حد ضرر خود را درست انتخاب کنید برآیند شما در پایان روز قطعا مثبت خواهد بود.
یک مثال؛حد ضرر شما برای هر معامله 2 درصد است یعنی اگر شما با صد دلار وارد معامله شوید حد ضرر خود را به گونه ای انتخاب کنید که با تاچ کردن ضرر 2 دلاری معامله شما بسته شود.
و حد سود شما بر اساس فرمول ریسک به ریوارد 6 درصد اعتبار حساب تان باشد
یعنی اگر معامله شما 6 دلار سود را تاچ کرد با فعال شدن حد سود بلافاصله معامله بسته خواهد شد .
اگر در روز 4 بار حد ضرر شما فعال شود مجموعا 8 دلار ضرر کردهاید و اگر شش بار هم نه فقط چهار بار حد سود شما فعال شود شما 16 دلار سود کرده اید و این یعنی شما در پایان روز با هشت درصد سود معاملات تون رو بستید.
یادتان باشد اگر مبتدی هستید اولین هدف شما ماندن و بقا در بازار و به حداقل رساندن ضررهایتان است نه کسب سود !