
امروزه بحث دیفای ( DeFi ) در حوزه کریپتو بسیار داغ است و در حال ایجاد امواجی است که میتواند اساساً نحوه عملکرد مشاغل محلی و چندملیتی را تغییر دهد.
یکی از مهمترین دلایلی که انسانها توانستهاند قرنها بر سیاره زمین تسلط پیدا کنند، توانایی آن در سازگاری با محیطها و خودکارسازی فرایندهای پرزحمت است. بقای انسان منوط به واگذاری کارهای تکراری و خلاقانه به یک ماشین است و از زمان ظهور رایانههای الکترونیکی و مهندسی نرمافزار، ماشینهای ما بسیار بهتر و کارآمدتر شدهاند.
بازارهای مالی دائماً در حال تحول هستند و امور مالی غیرمتمرکز ( DeFi ) ، جدیدترین تحول صنعت است که قدرت را از واسطهها گرفته و آن را بین افراد متفاوت و غیرمرتبط توزیع میکند.
امروزه، DeFi دنیا را قادر میسازد تا به خدمات بانکی مانند وام دادن و استقراض در یک اکوسیستم همتا به همتا دسترسی داشته باشد. این فناوری پتانسیل شگفتآوری دارد و تنها زمان نشان میدهد که در آینده چه تواناییهای دیگری خواهد داشت.
DeFi برای مبتدیان
قبل از پرداختن به امور مالی غیرمتمرکز، درک مفهوم عدم تمرکز ضروری است. به طور سنتی، تراکنشهای مالی از طریق شخص ثالث قابلاعتماد (معمولاً یک بانک یا مؤسسه مالی) انجام میشود. درحالیکه انجام این عملیات فوقالعاده کارآمد هست اما زمینه را برای حملات عظیم هکرها باز میگذارد که نقطه شکست آن محسوب میشود.
باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشیم که نگرانیهای زیادی برای سرمایهگذاران وجود دارد و حتی آرامترین معامله گران نیز نگران امنیت داراییهای خود هستند.
تمرکززدایی تضمین میکند که حتی اگر یک نقطه در شبکه مورد حمله قرار گیرد، میتواند از طریق اجماع اکثریت بین افراد دیگر به کار خود ادامه دهد و وجوه همه را ایمن نگه دارد. همچنین تضمین میکند که اقدامات نمیتوانند سانسور شوند، زیرا هیچ نهاد مرکزی شبکه را کنترل نمیکند.
محبوبترین شبکه غیرمتمرکز و ارز دیجیتال امروزی بیتکوین است که بر اساس فناوری بلاکچین اجرا میشود. بیتکوین یکی از اساسیترین ارزهای دیجیتال موجود است که امکان تراکنشهای همتا به همتا و تعداد کمی از برنامههای مالی را فراهم میکند.
DeFi در بیشتر موارد به شبکه بلاکچین دیگری به نام اتریوم وابسته است که امکان برخی ویژگیهای اضافی مانند اجرای برنامههای غیرمتمرکز را فراهم میکند. تقریباً همه برنامههای مالی غیرمتمرکز در بستر بلاکچین اتریوم اجرا میشوند.
اتریوم و قراردادهای هوشمند
اتریوم یک محیط مجازی ایجاد کرده است که به قراردادهای هوشمند اجازه میدهد تا با یکدیگر تعامل داشته باشند که این محیط، ماشین مجازی اتریوم (EVM) نامیده میشود. این ویژگی به قراردادهای هوشمند اجازه میدهد تا بدون نیاز به پیچیده شدن بیش از حد، عملکرد بیشتری داشته باشند. در واقع EVM یک ماشین مجازی کامل تورینگ که اجرای کد را دقیقاً همانطور که در نظر گرفته شده امکانپذیر میکند. این محیط، محیطی اجرایی و تعاملی برای هر قرارداد هوشمند است.
برای مثال، فرض کنید شخصی پس از گذاشتن مقدار مشخصی بهعنوان وثیقه، پول قرض کرده است. در آن صورت، یک قرارداد هوشمند میتواند تضمین کند که وامدهنده نگهبانی وثیقه را تا زمان بازپرداخت وام حفظ میکند. امکان اجرای برنامهها بر روی یک شبکه غیرمتمرکز، اتریوم را «کامپیوتر جهانی» نامیده است و درحالیکه هنوز راه زیادی تا رسیدن به این عنوان در پیش دارد، فضای DeFi از وجود آن رونق مییابد.
با استفاده از قراردادهای هوشمند، توسعهدهندگان انواع برنامههای غیرمتمرکز (DApps) را ایجاد کردهاند که مانند برنامههای مالی معمولی هستند، با این تفاوت که بهجای سرور مرکزی روی شبکهای از رایانههای توزیع شده اجرا میشوند.
برنامههای غیرمتمرکز
برخلاف بیتکوین، شبکه اتریوم به DApps اجازه میدهد تا توکنهای خود را برای پرداختهای درونبرنامهای صادر کند که به استاندارد توکن ERC-20 پایبند است. هزاران مورد از این توکنهای ERC-20 در اتریوم وجود دارد، و اگرچه عملاً هرکسی میتواند آنها را ایجاد کند اما بسته به کاربردشان و برنامههایی که ارائه میکنند، ارزش دارند.
بااینحال، برای اجرای کد در شبکه، کاربران ملزم به پرداخت هزینهای به نام «سوخت» هستند. این «سوخت» در توکن بومی اتریوم اندازهگیری میشود و اساساً هزینههای محاسباتی برای کد اجرا شده را پوشش میدهد. آن را بهعنوان کارمزد تراکنش، برای انجام هر عملی در بلاکچین در نظر بگیرید.
انواع DAppها از ماشینهای قمار گرفته تا پلتفرمهای توسعه وجود دارد. امور مالی غیرمتمرکز زیرمجموعهای از این برنامههای کاربردی است که بهصراحت به وام دادن و استقراض وجوه کمک میکند.
پیشنهادهای DeFi
تقریباً هرکسی تنها با یک گوشی هوشمند و اتصال به اینترنت میتواند به خدمات بانکی دسترسی داشته باشد. علاوه بر این، به دلیل معماری غیرمتمرکز، DeFi در اطراف محدودیتها و مشکلات مختلف خدمات مالی متمرکز، مانند نداشتن نقطه شکست واحد، مقاومت در برابر سانسور و چارچوبهای کنترلی توزیع شده اساسی کار میکند.
DeFi که در شبکههای بلاکچین اجرا میشود، انواع موارد استفاده را فعال میکند، از جمله مواردی که قبلاً امکانپذیر نبودند. شبکههای بلاکچین نیز تغییرناپذیر هستند و دستکاری سیستم برای جعل سوابق تراکنشها غیرممکن است.
DeFi به طور بالقوه میتواند نحوه عملکرد سیستمهای اقتصادی جهانی را تغییر دهد و آنها را ایمنتر، کارآمدتر و در دسترس تر کند. بااینحال، همه قانع نشدهاند و هنوز تحقیقات و توسعه زیادی برای دستیابی به مخاطبان اصلی وجود دارد. همانطور که گفته شد، اگر رشد DeFi در چند سال گذشته اتفاقی باشد، آینده غیرمتمرکز میتواند نزدیکتر از حد انتظار باشد.
DeFi برای افراد متوسط
تأمین مالی غیرمتمرکز، در هسته خود، سیستمی است که بهطرفهای مختلف امکان میدهد بدون هیچ واسطهای تجارت کنند. این بدان معناست که هیچ واسطهای مانند بانکها و سایر مؤسسات مالی از تراکنشهای شما کوتاهی نمیکند و این هزینههای سربار پایین، تجربهای در دسترس و مقرونبهصرفه را برای کاربران نهایی فراهم میکند.
بسیاری از مشکلاتی که دیفای برای حل آن تصمیم میگیرد از جنس همان مشکلاتی است که بلاکچین در تلاش است با آن مقابله کند. بااینحال، در جایی که بلاکچین زیرساختی را برای توزیع خدمات مالی به یک پایگاه کاربر غیرمتمرکز ارائه میدهد، DeFi همان چیزی است که کاربران با آن تعامل دارند.
اگر بلاکچین بانک است، پروتکلهای DeFi خدمات آن هستند، اما تشبیه بلاکچین به اینترنت بسیار سادهتر است، زیرا محصولات دیفای خدمات آنلاین مانند PayPal و LendingClub را ارائه میکنند.
بااینحال، علیرغم تاکید زیاد بر تمرکززدایی، اکثر داراییهای دیجیتال هنوز از طریق واسطههای متمرکز معامله میشوند. اینها مشابه بورسها هستند، جایی که سرمایهگذاران، کارگزاران و معاملهگران پیشنهادها و درخواستهای خود را برای تعامل با بازار ارائه میکنند.
این سیستمها فوقالعاده کارآمد هستند و میلیونها تراکنش به ارزش میلیاردها دلار را به طور منظم مدیریت میکنند، اما برخی از مسائل را هم به وجود میآورند. یکی این که صرافی متمرکز بازار را تا یک نقطه شکست باز میکند. این فقط یک مشکل تئوری نیست، زیرا مقادیر زیادی سرمایه از طریق حملات سایبری و هک از صرافیها خارج میشود.
صرافیهای غیرمتمرکز
وقتی چند سال پیش DeFi برای اولینبار به دنیا معرفی شد، به علت جدید و نوظهور بودن مفهوم مبادله غیرمتمرکز، هیجانزده شدن در مورد آن سخت بود. صرافیهای متمرکز از یک دفتر سفارش برای پیگیری تعداد زیادی از سفارشهای بازار انجامشده بر روی پلتفرم استفاده میکنند و شبیهسازی این مدل در یک محیط غیرمتمرکز حتی برای بزرگترین حامیان بلاکچین هم سخت، ناکارآمد و غیر جذاب است.
این مشکلات عمدتاً به این دلیل است که صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) فاقد نقدینگی ارائهشده توسط همتایان متمرکز خود هستند که تضمین میکند سفارشها با استخدام بازارسازانی که از پرکردن شکافهای موجود در دفتر سفارش سود میبرند، انجام میشود. بااینحال، با معرفی بازارسازان خودکار (AMM) در صرافیهای غیرمتمرکز در سال گذشته، این پلتفرمها بسیار قابلاستفادهتر شدهاند.
برخلاف بازارسازان معمولی، AMMها افراد یا شرکتها نیستند، بلکه قراردادهای هوشمندی هستند که مجموعه نقدینگی دو یا چند توکن را مدیریت میکنند. بهجای یافتن شکافهایی برای کسب سود از درون اسپرد پیشنهادی کتاب سفارش، DEXهای مبتنی بر AMM به شیوهای منحصربهفرد عمل میکنند و به کاربران اجازه میدهند توکنها را به استخرهای نقدینگی سپرده و برداشت کنند، جایی که قیمتها بر اساس نسبت بین توکنها در بازار تعیین میشوند. استخر.
مشارکتکنندگان در استخر بهعنوان ارائهدهندگان نقدینگی یا LP شناخته میشوند و با کاهش کارمزد معاملات پلتفرم به ادامه دادن نقدینگی تشویق میشوند. این DEXها را به پیشنهاد بسیار جذابتری تبدیل میکند و طیف وسیعی از خدمات را که قبلاً غیرممکن تلقی میشدند، مانند وام دادن، وام گرفتن، و حتی خدماتی که مشابهی در دنیای متمرکز ندارند، امکانپذیر میکند.
ریسک در DeFi
ارزش بازار سهام جهانی، یعنی ارزش کل تمام سهام، اوراق قرضه و سایر داراییهای فروخته شده در بازارهای مالی، در حال حاضر حدود 80 تریلیون دلار است. این هنوز 40 برابر بزرگتر از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال و بیش از هزار برابر بیشتر از ارزش کل ETH قفل شده در دیفای است.
سرمایهگذاری در هر چیزی ممکن است نوعی ریسک را متحمل شود و دیفای از این قضیه مستثنی نیست. داراییهای دیجیتال به طور مشهوری بیثبات هستند، و احتمال ازدستدادن کل سرمایهگذاری شما وجود دارد. برای ارائهدهندگان نقدینگی در DEXهای مبتنی بر AMM، نوسان میتواند یک مشکل بزرگتر باشد که به طور بالقوه منجر به چیزی به نام “ازدستدادن دائمی” میشود.
ازآنجاییکه AMMها ارزش یک توکن را بر اساس نسبت آن نسبت به توکن دیگری در همان استخر پیدا میکنند، افت ناگهانی قیمت میتواند باعث ضررهای بیحدوحصر برای LPهایی شود که توکنها را صرف نگهداشتن آنها میکنند. بهعنوانمثال، در مارس 2020، ارزش توکن LINK Chainlink بیش از 700٪ افزایش یافت، درحالیکه LPs برای استخر LINK/ETH AMM ، نرخ درصد سالانه 50٪ را گزارش کرد.
علاوه بر این، خطر کلاهبرداری از کاربرانی که جذب پروژههای پرزرقوبرق میشوند نیز در این فضا وجود دارد.
DeFi برای کارشناسان
دیفای ممکن است به افراد اجازه دهد تا در یک محیط کاملاً غیرقابلاعتماد با یکدیگر تجارت کنند، اما قدرت واقعی آن در این است که چگونه میتواند ویژگیهای بازار شبکه را برای مشارکتکنندگانش کنترل کند. حاکمیت، بخش بزرگی از پروتکلهای DeFi است و به افراد درگیر اجازه میدهد تا ویژگیهای مختلف شبکه، از جمله نرخ بهره، پارامترهای استیکینگ و موارد دیگر را تعیین کنند.
در مارس 2020، ارزش کل ETH قفل شده (TVL) در سیستمعاملهای DeFi فقط 700 میلیون دلار بود. امروزه، نزدیک به 81 میلیارد دلار دارایی در پلتفرمهای غیرمتمرکز قفل شده است (آوریل 2022)، و بیشتر این رشد را میتوان به هیاهوی ایجاد شده توسط “کشت سود” نسبت داد . ییلد فارمینگ را میتوان فرایندی دانست که در آن کاربران نقدینگی پروتکلهای دیفای را تأمین میکنند و بهعنوان پاداش، معمولاً بهصورت توکن پیشنهادی پلتفرم پاداش میگیرند
در ژوئن سال گذشته، بازار اعتبار Compound DeFi شروع به توزیع توکن COMP بومی خود برای وامگیرندگان و وام دهندگان روی پلت فرم کرد. با افزایش تقاضا برای این توکن، مردم بهسرعت دریافتند که وام دادن توکن COMP میتواند سود بیشتری را علاوه بر کارمزد معاملاتی که قبلاً از ارائه نقدینگی به پلتفرم کسب کرده بودند، ایجاد کند. اینجا جایی بود که کشت سود (که گاهی اوقات استخراج نقدینگی نامیده میشود) شروع شد.
کشت سود یا استخراج نقدینگی
برای درک بهتر این موضوع، بیایید مفهوم استخرهای نقدینگی را دوباره بررسی کنیم. در صرافیهای غیرمتمرکز مبتنی بر AMM، هرکسی میتواند با استفاده از یک جفت توکن و واریز هر دوی آن به نسبت برابر، یک استخر ایجاد کند.
برای مثال، فرض کنید یک استخر برای جفت ارز ETH/USDT وجود دارد. در حالت ایدهآل، اگر استخر دارای ارزش برابر USDT و ETH باشد، به این معنی که اگر میخواهید یک اتریوم بخرید، باید مقدار USDT معادل 1 توکن اتر را واریز کنید.
پلتفرمهای دیفای با ارائه توکنهای حاکمیتی، کاربران خود را تشویق میکنند تا نقدینگی را برای پلتفرم فراهم کنند. با ایجاد استخرهای بزرگتر، تأثیری که یک خرید یا فروش میتواند روی قیمتهای توکن داشته باشد، از بین میرود. بااینحال، آنها هنوز در معرض نهنگهایی هستند که موقعیتهای مهمتری دارند، اما این بهاندازه استخر نقدینگی نیز بستگی دارد.
توکنهای حکومتی و DAO
توکنهای حکومتی مفهوم جدیدی نیستند و از زمان رونق ICO در سال 2017 مورداستفاده قرار گرفتهاند. علاوه بر اینکه به دارندگان این توکن، برای پیشنهادهای ارائه شده در یک پلت فرم خاص حق رأی داده میشود، به کاربران نیز امکان میدهند تغییراتی را در پروتکل پیشنهاد دهند و امکان ایجاد سازمانهای مستقل غیرمتمرکز را فراهم کنند.
DAOها شبکههای غیرمتمرکز که دارای خزانهای از سرمایه هستند که توسط گروهی از افراد توزیع شده و غیرمرتبط اداره میشود. شرکتکنندگان میتوانند در مورد نحوه تخصیص پول شبکه توسط خزانهداری رأی دهند و خود DAO میتواند با افراد دیگر، شرکتهای خصوصی یا حتی سایر DAOها قرارداد ببندد.
اکوسیستم دیفای سریعتر از آنچه سرمایهگذاران میتوانند واکنش نشان دهند در حال گسترش است. بااینحال، تقریباً تمام پلتفرمهای دیفای بر روی اتریوم راهاندازی میشوند که برتری قابلتوجهی نسبت به رقبا دارد. درحالیکه این لزوماً جای نگرانی نیست، ازآنجاییکه اتریوم با سایر شبکههای بلاکچین قابل همکاری نیست، تقریباً تمام سرمایه در پلتفرمهای دیفای روی یک شبکه متمرکز است.
ارتباط زنجیرهای در دیفای
قابلیت همکاری مرز بعدی برای DLT است و در حال حاضر صنعت شاهد تلاشهای متمرکز با پروژههایی مانند کاردانو، پولکادات و پالیگان است که سیستمهایی را ایجاد میکنند که شبکههای غیرمتمرکز را قادر میسازد هم اطلاعات و هم ارزش را بدون دخالت شخص ثالث قابلاعتماد مبادله کنند.
بااینحال، هر تلاشی برای ایجاد قابلیت همکاری پلتفرمهای DeFi به روشی متفاوت به مشکل برخورد میکند و هنوز هم پیچیدگیهای زیادی وجود دارد که نیاز به برطرفکردن دارند. شبکهای از بلاکچینها به توزیع سرمایه در شبکهها و پروتکلهای متعدد کمک میکند و بازار را غیرمتمرکزتر و در دسترس تر میکند.
قابلیت همکاری یک ویژگی حیاتی است که در نهایت به بلاکچین راه پیدا میکند. درست مانند نحوه ایجاد پروتکل استاندارد TCP/IP برای کامپیوترها که با برقراری ارتباط از طریق اینترنت، منجر به تعداد زیادی محصول و خدمات آنلاینی شد که ما امروزه میشناسیم. یک استاندارد قابل همکاری تنها شروع سفر صنعت برای تبدیل دیفای به پلتفرم غالب برای تراکنشهای مالی و خدمات در سراسر جهان خواهد بود.